کنزی رایانز، یک دختر جوان 18 ساله، برای دزدی از مغازه به زندان می افتد و توسط یک افسر امنیتی نجات می یابد که او را روی میز می برد و برای جلوگیری از پیگرد قانونی او را لعنت می کند
شرح: کنزی رایانز، یک دزد مغازه جوان، با یک افسر امنیتی روبرو می شود که از باج خواهی برای وادار کردن او به یک برخورد داغ استفاده می کند. قاب کوچک و دارایی های سوراخ شده کنزی به این برخورد شدید اضافه می کند، زیرا او ماهرانه عضو عظیم خود را کنترل می کند.